درسی که امروز گرفتم این بود که :

من داداش دارم که خیلی وسواسیه و ثلاً گوشیش پر از هزاران اسکرین شات که هیچ وقت نگاش نمی‌کنه

یا تو اتاقش پر از قرص‌های مکملی خریده ولی وقتش گذشته با این حال حوصلش نمی‌شه چه کنه بریزدشون دور

من فکر می‌کردم بهتره که خودم براش این کارو انجام بدم

تا اینکه امسال چهارشنبه سوری دور آتیش که بودیم کلی فیلم گرفتم گوشی یه نفر دیگه

بعدش دیروز رفتم فیلما رو ازش بگیرم همشو پاک کرده بود به جز یه دونشو

چون به تشخیص خودش همون یه دونه فیلم از همه فیلم بهتر بود

ولی من تک تک اون فیلمو برام ارزشمند بود می‌خواستم طبق سلیقه خودم گلچینشون کنم و از توش کلیپ در بیارم

البته کاهلی کردم که سه ماه بعد رفتم فیلما رو بگیرم و باید همون فردا یا پس فرداش می‌رفتم فیلما رو می‌گرفتم

بعد واقعا ناراحت شدم و حس خیلیا بهم دست داد که فیلما رو پاک کرده بود

بعدش یاد داداش خودم افتادم که من جای اون تصمیمی گرفتم و تاقشو تمیز می‌کردم در صورت دوست نداشت یا فیلم‌های الکی رو حذف می‌کردم عکس‌های الکی رسم می‌کردم در صورتی که اون دوست نداشت

چند بارم کلی نرم‌افزار روی لپ تاپ پاک کردم که می‌دونستم واقعاً استفاده نمی‌کنه ولی باید ازش اجازه می‌گرفتم

در کل یادمون باشه لطفاً لطفاً به عقاید ایدم احترام بزاریم کاری که بدونیم طرف مقابل ناراحت می‌شه رو انجام ندیم