این روزا ۷خرداد ۱۴۰۳
یه عنوان به وبلاگم اضافه میکنم با عنوان این روزها
تا بعدم که برگشتم یادم بیاد در چه شرایطی بودم و چقدر رشد کردم
با مبحث سم زدایی از دوپامین آشنا شدم و شروع کردم به روزه ی دوپامین گرفتن
۲. هر روز ۳ تا هدف یاداشت میکنم
۳.تمام دلسوزی هام رو گذاشتم کنار ( فلانی چیکار میکنه و یاد فلانی بخیر و ... از این مسخره بازی ها. گور بابای همه . مگه این عید چند نفر بهم تبریک گفتن . کی اصلا به یادم بود که من بخوام به یادشون باشم . با این که این همه بهشون کمک کردم. گور بابای همه ی دوستان )
۴.خداروشکر و هزار بار شکر مادر بزرگ سالم سالم بود . یکم آبسه داره که اونم چیز خاصی نیست
۵.دوره های اینستاگرام رو دیدم. دوره های مشاوره رو دیدم. الان دارم مطالب درسی رو میخونم که تبدیل به مشاوره خوبی بشم
۶.از ۲۰ مهر ۱۴۰۲ یعنی ترم ۵ ارشد دانشگاه رو ول کردم و مشغول کار مشاوره شدم
حسین ترم ۱۰ هستش و الان داره شدید درس میخونه پاس بشه چون نگران ۱۱ ترم شدنه
۸. بابا هنوز تو بنگاهه و میره دادگاه برای آزاد کردن ماشین و خونه ی مادر بزرگ و کلی بدهکار مستاجر زمینه
۹.نهال هنوز ۲ سالش نشده
۱۰.رابطم با فاطمه زیاد خوب نیست و کاری بهش ندارم
۱۱.مامان امسال میخواد مدرکش تحصیلش رو بگیره و بعد بره سراغ گواهینامه رانندگی و باشگاه
۱۲. رییسجمهور هفته ی پیش فوت شد
۱۳. و تصمیم گرفتم به روتین روزانم پایبند باشم
فعلا همینا بسه ببینم چند ماه دیگه چقدر تغییر کردم